ای.آر فرانک میگه: «Time is tricky». موافق ترجمه کردنش نیستم، ولی نزدیکترین چیزی که در زبان فارسی منظور رو میتونم باهاش منتقل کنم: «زمان شیاده»ست. سالها قبل! آره الان به دوران مدرسهام میگم سالها قبل. وقتی ظهر از مدرسه میاومدم، ساعتها زمانِ بیپایان بود تا پایان شب که «مجبور» بودم برم بخوابم. بعدش زمان دانشگاه که کل هفته فقط ۷-۸ ساعت کلاس داشتم، ساعتها و روزهای زیادی رو داشتم برای کار کردن، فکر کردن، کد زدن و حتی سفر و … . زمان اونقدرها برام مسئله نبود. ولی با شروع اولین کار تمام وقت، با اینکه کلش ۶ ساعت در روز بود، به لحاظ زمانی احساس خفگی داشت، حس اینکه به هیچی نمیرسم، نمیتونم هیچکاری بکنم. نمیتونم واسه خودم وقت بذارم.
ولی خب time is tricky و بعد از مدتی اونقدر وقت داشتم که درست مثل دوران دورِ! مدرسه زمان بیپایان بود. بعد نمیدونستم چجوری باید پرش کنم. با پیانو حتی!
اتفاقات و حوادث هم وقتی به قالب زمان میرن همین اتفاق براشون میوفته. عشق هم… ساعتها خیره شدن به پنجرهی اتاق دلبر به لحظهای ماند و لحظهای دوریاش به سالها. زمان شاید هم به لحاظ تاثیری که میذاره مهم یا ارزشمند باشه، زمانی که برای چه کاری داری سپری میکنی. یا یک دقیقه وقت من با یک دقیقه وقت بیل گیتس. یا مثلا match pointطور؛ اینکه تو یک لحظه مسیر زندگیت عوض بشه.
ولی سوال اینجاست که:
تصورم از زمان این بود: مادامی که درحال کشف و شهود هستیم چون خاطرات بیشتری میسازیم بعدا تصور طولانیتری به لحاظ زمانی از آن دوره خواهیم داشت نسب به دورهای با طول زمانی ثابت که به روزمرگی و تکرار سپری شده. این تصور و اثبات برایم جذاب بود. به خود با دیدهی بیشن میگفتم زندگی را به کشف و ماجرا سپری کنم تا پربهره و طولانی شود. یا لاقل تصور و خاطرهاش طولانی شود. ولی حالا فکر میکنم تئوریام درست نبوده!
از سه ماه پیش که به تهران آمدهام. تقریبا روز و هفتهای نبوده که اتفاقی جدید نیوفتد، آدمهای جدید را نبینم و به دیدن گوشههای این شهر نروم. شگفتی کم نبوده. حالا تصورم از این سه ماه چند روز است. البته که ورود شادمانی از پسش حضور کمی بیادراکیست. و همین نتیجهاش کاهش دریافت ذهنی و بعد زمانی که میدانی با شور گذشته؛ پس تو آنقدر محسورش بودهای که فرصت درکش را به تمامی نداشتهای. واقعیت عجیب است و زمان شیاد.
“Time is tricky. You have whole months, even years, when nothing changes a speck, when you don’t go anywhere or do anything or think one new thought. And then you can get hit with a day, or an hour, or a half a second when so much happens it’s almost like you got born all over again into some brand-new person you for damn sure never expected to meet.” _ E.R. Frank
سلام خسته نباشید.
من واقعا عاشق قالبتون شدم خیلی محشره
میشه خواهش کنم لطف کنید و اچ تی ام ال این قالب رو در اختیار ما قرار بدید!
من میخواستم این قالب رو در بلاگ(بیان) استفاده کنم؛ اما ترجمه کردن اون همه فایل به اچ تی ام ال خیلی سخته و من دانش ش رو ندارم
همه سعی م رو کردم اما هر بار با یه مشکل رو به رو میشدم. تقریبا نزدیک بود شیشه ی مانیتورم رو خورد کنم :دی
در هر صورت خیلی ممنون دار خواهیم شد اگه کد اچ تی ام این قالب رو در اختیار ما بگذارید
امیدوارم بتونم توی بیان استفاده ش کنم
با سپاس
سلام،
خیلی ممنون و لطف داری.
متاسفانه کد html رو من ندارم و از همون ابتدا با ساختار تم وردپرس توسعه دادم قالب رو. و خب اگر بهتون کمک میکنه تمام کد قالب رو میتونی رو گیتهابم ببینی: https://github.com/theyahya/thewhite
مراقب مانیتورت هم باش :دی
سلام
من پوسته سفید رو نصب کردم اما در تب مرورگر بجای عنوان سایت آدرس سایت نمایش داده میشه
سلام،
متاسفانه وقت نکردم این مشکل رو برطرف کنم، تو نسخهی بعدی اوکی میشه.
دوباره سلام
وقت بخیر
من توی بلاگ(بیان) یه قالب طراحی کردم.. خیلی سعی کردم شبیه شما باشه و تمرکز اصلی روی متن باشه به نظرتون خوب شده؟
سلام،
آره، خوب شده، حداقل من دوس داشتم، من دقیق نمیدونم ساختار قالب بیان چجوری هست، ولی اگه بتونی متنباز ی جایی منتشرش کنی که بقیه هم بتونن استفاده کنن خیلی خوب میشه.
اگه این کار رو کردی بگو منم معرفیش کنم.
دلگیر شدم 🙁
با سلام. مطلب رو خوندم و لذت بردم. ولی در خصوص اینکه دوستان راجع به وبلاگهای بیان صحبت کردن. بک اند این سایت با پایتون نوشته شده. که البته برای مایی که میخواهیم قالب دلخواه داشته باشیم مساله مهمی نیست. در پلن کاربری که وبلاگ نویس در اختیار داره، کدهای اپ تی ام ال به صورت یکپارچه (برعکس وردپرس) در یک باکس و کدهای استایل (سی اس اس) در یک باکش دیگه، و دوباره به صورت یکپارچه در دسترس هست.
لذا کافیه اپ تی ام ال یک قالب رو به صورت یکپارچه در اون باکس و کدهای استایل رو هم در باکس سی اس اس به صورت یکپارچه کپی کنید. همین.
اگر کمی سی اس اس بدونید خود قالبهای پیش فرض بیان رو میشه تقریباً هر جا دوست داشته باشید ببرید. تعداد قالبها زیاده و بالاخره یکیش با تغررات لازم تبدیل به چیزی که بخواهید میشه.
با تشکر.