سریال Stranger Things از بهترینهای تابستان امسال بود. سریالی که توانست نظر منتقدین و مخاطبین را همزمان به خود جلب کند و موجب رضایت هردو گروه شود.
در ابتدا اشتیاق چندانی برای شروع سریالی که همزمان بیش از ۵ ژانر دارد (علمی-تخیلی، ماوراء الطبیعه، درام، طنز!، رمزآلود و …) نداشتم، ولی بعد از مدتی که نظرات و نمرات منتقدین را دیدم، تصمیم گرفتم مثل بسیاری از سریالهای اخیر بعد از دیدن قسمت اول برای ادامهدادنِ تماشای سریال تصمیم بگیرم، و خب همان قسمت اولی آنقدر جذاب و پرتعلیق بود که در کمتر از ۲ روز کل فصل اول (۸ قسمت) را دیدم!
Stranger things شاهکار است؛ فقط شاید کمی مشکلات منطقی در طول سریال به چشم بخورند، عناصری و اتفاقاتی وجود دارند که چندان منطقی بنظر نمیرسند (مسلما منظورم چیزهایی غیر از دموگورگان و جهان موازی و…) است! پرسشهایی مانند این که البته به هیچ وجهه لطمهای به کیفیت اثر نمیزنند و در آثاری اینچنین همیشه وجود دارند و یکی از دلایل اصلی ممتاز بودن این سریال نسبت به خیل عظیم همژانریهایش نبود یا وجود حداقلی چنین ضعفهاییست.
البته پاراگراف بالا به هیچ وجه نفی کنندهی کیفیت کار نیست، انتخاب بازیگران، بازهایی ارائه شده (بخصوص بازی Millie Bobby Brown – Eleven که بیشتر منحصر به میمیک چهره است تا دیالوکهای طولانی) ، شخصیتپردازی، حال و هوای دههی ۸۰ میلادی و بخصوص موسیقی که لازمهی یک سریال پرحادثهی دلهرآور است؛ همه در جهت ایجاد فضایی هستند که نتیجهاش جز تجربهی یک اثر لذتبخش نخواهد بود.
چند تا سریال هست که اگه ببینید پشیمون نمیشید:
Game Of Thrones
Breaking Bad
Vikings
West World
Better Call Saul
و البته Stranger Things